چرا استعدادهای بچه ها بیش فعال در نظام آموزشی شناسایی نمی شوند؟

به گزارش وبلاگ رشد آرمان، اغلب پدر و مادرها تصور می نمایند هر کودکی که پرتحرک و شلوغ باشد، بیش فعال است؛ در صورتی که این طور نیست و معمولا تشخیص بیش فعالی در سنین کمتر از هفت سالگی برای والدین مشکل است.

چرا استعدادهای بچه ها بیش فعال در نظام آموزشی شناسایی نمی شوند؟

به گزارش وبلاگ رشد آرمان، آنالیز تفاوت بین بچه ها هوشمند و عادی مستلزم در نظرگرفتن ملاحظاتی است. بسیاری از بچه ها باهوش، به علت نتایج پیش پاافتاده آزمون ها و دستاوردهای آن ها، به وسیله معلمان یا نظام آموزشی کشف نمی شوند.

والدین این بچه ها نیز با وجود علم به توانایی کودکشان، چون نتایج روشن و امیدبخشی در خروجی فعالیت آنان سراغ ندارند، آن ها را جدی نمی گیرند و در خصوص توانش واقعی آن ها بینش لازم را ندارند؛ به ویژه آنکه ممکن است این بچه ها به علت هوش بالا درگیر حاشیه های جدی شوند که اصلاح و تغییر آن مستلزم انرژی و توان فراوانی باشد. مداخلات روان شناسی برای ایجاد چارچوب رفتاری منسجم در رفتارهای بچه ها و الزام آن ها برای اولویت دادن به انجام تکالیف و مقید بودن به برنامه، رکن ارتقای عملکرد بچه ها، به خصوص بچه ها بیش فعال و دارای نقص توجه است.

بهروز نظری، عضو هیئت علمی پژوهشکده جهاد دانشگاهی تهران در شماره 24 مجله رشد آموزش ابتدایی در این باره نوشته است: آنالیز آزمون های هوشی بچه ها بیش فعال مبین وجود اختلال نقص توجه و بیش فعالی در طیف های گوناگون هوشی است. این تفاوت ها بیشتر در نمرات پایین حافظه کاری بچه ها است. آنان عموماً در مبحث حافظه ضعیف اند و این ضعف در محاسبات عموماً خود را نشان می دهد.

بچه های که نمی توانند غیر زمانی کوتاه در تکالیف درسی تمرکز داشته باشند، در درسی مانند ریاضی که نیازمند سماجت و پافشاری بیشتر است، عموماً ناکام اند. البته گاهی این اختلال خود را در روان خوانی بچه ها نشان می دهد و چون کودک نمی تواند رسا و واضح مطالب را مرور کند، علاقه اش هر روز نسبت به یادگیری آن درس تنزل می یابد و گاهی این نبود اقبال، کل فعالیت آموزشگاهی را در برمی گیرد.

در بچه های که درگیر چنین اختلالات زمینه ای هستند، ترک تحصیل موضوعی مبتلابه است. گاهی هم شامل بچه های می گردد که حتی بسیار باهوش اند، ولیکن وجود چنین اختلالی سبب شده است در خصوص توانایی و اعتمادبه نفس خود دچار تزلزل شوند و با ترک موقعیت آموزشی، فرصت رشد و اعتلای چنین استعدادهایی تباه گردد.

در شکل ساده تر آن، کودک باهوش ولی گرفتار چنین زمینه آسیبی، به وسیله نظام آموزشی در حد دانش آموز میانه یا حتی میانه پایین، ارزیابی می گردد و از رهیابی به بستری که استعداد او را به کمال برساند، باز می ماند. این موضوع هم کمتر از ترک تحصیل نیست. نکته تأسف بارتر، ارزیابی های شخصی و اسناد ضعیفی است که این افراد در خصوص خودشان دارند. این موضوع تا بزرگ سالی دامن آنان را رها نمی کند، الا اینکه خود فرد در موضوعی یا زمینه ای شغلی و مهارتی به صورت اتفاقی روی استعدادی درونی تمرکز و آن را بارور کند. به این ترتیب، نظام آموزشی در این موفقیت سهم چندانی ندارد.

ملاحظه جدی دیگری که در ارزیابی بچه ها باهوش بیش فعال و دارای نقص توجه شاهد آن هستیم، این است که این نقص و اختلال در بچه ها، با نگاهی سطحی که عموماً معلمان به عملکرد این بچه ها دارند، شناسایی نمی گردد. این جمله که بچه شیطانی است ولی درسش را می خواند، ارزیابی غیردقیق و نادرست از این بچه ها است که سبب شناسایی نادرست و واقعی استعداد این بچه ها است.

در فرهنگ ممالک پیشرفته که به هر استعداد به مثابه چاه نفت نگاه می نمایند و به هر قیمتی استعدادها را مال خود می نمایند، از این ارزیابی های سطحی و ساده انگارانه به شدت فاصله گرفته اند و به واقع روی کشف این توانایی ها برنامه دقیق و سنجیده ای دارند.

شناسایی هوش بچه ها و کشف توانایی ها و ضعف های آنان، آموزش آموزگاران و والدین برای مطالبه منطقی تکالیف بچه ها، لحاظ کردن آموزش های جبرانی برای بچه ها دارای اختلال پرتحرکی و نقص توجه و آموزش های تاب آورانه برای درگیر شدن و حل مسائل درسی، شاید برترین راهبرد برای احیای استعدادهای پرشمار بچه ها کشورمان باشد که به مثابه چاه های نفتی اند که باید به بهره وری برسند و بهره بردار اصلی آن نظام اجتماعی خودمان باشد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "چرا استعدادهای بچه ها بیش فعال در نظام آموزشی شناسایی نمی شوند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا استعدادهای بچه ها بیش فعال در نظام آموزشی شناسایی نمی شوند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید